وقتی که نوشتن مستمر رو شروع میکنم اون علیای که باید دوست داره بیدار شه ،حسش میکنم، کلاً همهی ما ادما تا آخر عمر در دو حالت زندگی میکنیم یا خودمونو گم کردیم(نشناختیم) و داریم از واقعیت فرار میکنیم و سرمون رو گرم نگه میداریم تا زحمت پیدا کردن(شناختن) خودمون رو به خودمون ندیم یا …
تصمیم بر این بود که بنویسم،هرچه بیشتر بهتر.هرچیزی که میتوانم،خزعبل،از غم ها،از شادی ها و هرچیز دیگر تا عادتی که فراموش شده بود و در دورهای نقطه روشنی در تاریکی بود دوباره بازیابی شود. برای نوشتن باید بیشتر خواند،باید بهانهای پیدا کرد برای نوشتن به واسطه خواندن نوشتههای کسانی که پذیرفتهایمشان.و برای من خواندن نوشتههای …
میخوام راجع به موضوعی بنویسم که حدود سی ماهی هست غرق در دنیاشم،دنیای عطر و روایح. ازونجایی که خودم رو متممی میدونم و اخیراً هم محمدررضا یک پست راجع به عطر توی روزنوشته ها منتشر کرد بیشتر ترغیب شدم بنویسم. با دونستن این موضوع که برای دیگران زندگی نمیکنیم ولی بازخورد مثبت گرفتن میتونه تاثیر …
۱-امشب بیست دقیقه روی تختم دراز کشیدم،یک موسیقی گذاشتم و به نور آبی چراغخواب خیره شدم و سعی کردم به هیچی فکر نکنم،افکار مزاحم زیاد بود ولی بهشون اهمیتی ندادم. چه حس خوبی… خیلی وقت بود تجربش نکرده بودم .خلوت با خود به این سبک توی این قرن خیلی سخت شده، علتش هم استفاده از …
خیلی وقت بود ننوشته بودم و فاصلهی هر بار نوشتنم داره بیشتر و بیشتر میشه چون دارم بیشتر و بیشتر از خودم فاصله میگیرم . بزور و کشان کشان خودم رو مجبور کردم بیام پای لپتاپ و همزمان هم دارم اهنگ cry از cigarettes after sex رو گوش میدم. وقتی نمینویسم یعنی درگیرم ،با زندگی،با …
توی یک عمل انتحاری تصمیم گرفتم وردپرس رو از روی هاست پاک کنم و مجدداً سایت رو راه اندازی کنم .شهریور ماه ،ماه پر دردسر و پرمشغلهای بود،از پیدا کردن خونه بگیر تا کنار اومدن و آشنایی با شهری که تازگیا اومدم.بجنورد. قرار گذاشته بودم تا مهرماه دورهای رو که شروع کرده بودم رو …